محل تبلیغات شما

وقتی به مرحله ی پارگی از ارزش ها میرسد نگرانی همیشگی اش به نوعی بی تفاوتی می انجامد.آن گاه تمام اصالت ها رنگ میبازند. تمام ترس ها زنجیر میشوند. میترسد اما هنوز زیباست. زیبایی همراه با وجدان درد. خودش را پشت رنگ های پرچم گونه میکند تا شناسایی شود.منتظر حکمش میماند. ناخن هایش را می‌جود و پا بر زمین میکوبد. مرکز توجه ستم شده است. درد تازیانه وجدانش را تسلی میبخشد. مدت هاست بدون درد خوابش نمیبرد. دنبال درد است تا سرگرمی یافتن مسکن را از دست ندهد. دنیا بدون دل خوش کنک هایی که حواست به آن ها پرت نشود جای غیر قابل تحملی میشود. یا بهتر بگویم، تحمل ناپذیر بودنش براق میشود. و برای کسی که از نور بیزار است غیرقابل تحمل تر. شب تمام شده اما چراغ ها همیشه روشن اند. شروع به شمارش میکنم. تیر برق ها از شمارشم خارج شده اند. پشت سرم را که میبینم پر از چراغ هاییست که به اختیار من روشن نشده اند. تمام تیر برق ها در چشمم بر زمین می افتند. روبرو مه غلیظیست بدون هیچ تیر برق سرحال. گویی هدف هیچگاه روشنایی نبوده است. آواز سرگیجه واری را لنگ لنگان سر میدهم. بدون خشم،بدون امید. تعادلی بیش از این تاکنون ندیده بودم. سه تیر برق خاموش در انتهای مسیرم.
گلبرگ

آواز سرگیجه وار...

کتاب «ویرایش ژنوم، زیست‌شناسی تا فناوری» منتشر شد

برگزاری برنامه آموزشی و توانمند سازی کارافرینی دانش محور با همکاری مرکز رشد دانشگاه با محوریت انجمن

ها ,تمام ,تیر ,درد ,برق ,اند ,تیر برق ,برق ها ,آواز سرگیجه ,بر زمین ,روشن اند

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کربلایی مسعود معصومی صنایع 88 دانشگاه بجنورد مفرد مونث بي مخاطب! پایگاه مقاومت بیسیج نورولایت اهواز